استارتاپ بخش مهمی از فرآیند شکلگیری یک کسب و کار است که معمولاً در آن عدهای از افراد بهعنوان بنیانگذاران استارتاپ با عاملیت یک فرد دور هم جمع میشوند تا بتوانند یک پروژه را به درستی و بهصورت کاملا هدفمند بسازند.
هنگام راه اندازی یک کسب و کار یا همان مرحله استارتاپ مشکل و نیازی مطرح میشود که با توجه به مجموع شرایط باید به دنبال بهترین راه حل برای آن بود.
در ادامه این مطلب به برخی از مهمترین ویژگیهای افراد قدرتمند در ساخت پروژه و به پیش بردن صحیح یک استارتاپ خواهیم پرداخت.
سردرگم نشدن در مواجهه با ابهامات
یک استارتاپ پر از سوالهای بیپاسخ است که باید برای آنها جوابی مناسب یافت. بنابراین اولین خصوصیتی که یک فرد برای فعالیت موثر در استارتاپ باید داشته باشد، توان تحمل ابهامات است.
استقبال از چالش
در بررسی شخصیت افراد، از یک منظر کلی میتوان آنها به دودسته تقسیم کرد: 1- افرادی که ترجیح میدهند در آرامش و یکنواختی امن به سر ببرند 2- افرادی که چالش و فکر کردن برای حل مسائل را با اشتیاق دنبال میکنند. به طور حتم یک بنیانگذار باید در گروه دوم قرار داشته باشد.
بلندپروازی و تمایل به بهبود شرایط موجود
فردی که بلندپرواز است و مدام برای خود اهدافی را در قالب رویاهای ذهنی برای آینده متصور است، به این ترتیب همواره در حال ایجاد انگیزه برای تلاش بوده و کمتر دچار یاس و ناامیدی و دست کشیدن از کوشش و تلاش میشود.
عملگرایی
استیو جابز ملقب به «پدر اپل» که انقلابی در دنیای علوم و فناوری ایجاد کرد میگوید: ” جسارت اجرایی کردن ایدههایت را داشته باش وگرنه همیشه جهان پر بوده است از ترسوهای خوش فکر…”
این جمله حق مطلب را در لزوم عملگرا بودن بنیانگذاران کسب و کار در یک استارتاپ ادا میکند و دیگر جایی برای توضیح بیشتر در این زمینه باقی نمیگذارد..
داشتن تسلسل فکری
در یک استارتاپ مهارت حل مسئله خیلی مهم است. برای این که بتوان یک مسئله را حل کرد، ابتدا لازم است آن مسئله به درستی تعریف شود. آلبرت اینشتین میگوید: “اگر یک ساعت برای فکر کردن روی یک مسئله وقت داشته باشم، 55 دقیقه آن را صرف تعریف دقیق صورت مسئله میکنم”
بنابراین دارا بودن توانایی تعریف صحیح و درست یک مسئله از میان انبوه دادهها، کمک شایانی در رسیدن راحتتر به مناسبترین پاسخ خواهد کرد. یکی از ملزومات مهم این توانایی، داشتن تسلسل فکری برای تشکلیل زنجیرهای کارآمد از افکار است