مهمترین عواملی که مانع ورشکستگی کسب وکارهای کوچک و متوسط با استفاده از هوش تجاری می شود

شرکت طراحی سایت در مشهد/مهمترین عواملی که مانع ورشکستگی کسب وکارهای کوچک و متوسط با استفاده از هوش تجاری می شود و درنهایت پیشرفت بازار کشور را بهمراه دارد

کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان عناصر مهم در پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی شناخته میشوند . بررسی نظام های اقتصادی بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعه یافته جهان نشان میدهد که ایجاد و حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط یکی از الزامات کلیدی حاکمیت در این کشورها می باشد. این بنگاه‌ها با وجود سهولت در راه اندازی و چابکی در عملکرد با مشکلاتی کمرشکن در بازار رقابتی مواجه هستند .

براساس تعریف وزارت صنایع و معادن بنگاه هایی کوچک و متوسط هستند که کمتر از 50 نفرکارگر داشته باشند.
بعلت فضای رقابتی حاکم بر بازار این گروه از کسب وکارها جهت بقاء و ارتقاء جایگاه خود به دنبال دسترسی آسان به ابزارهای ساده و ارزان قیمت حوزه فن آوری اطلاعات هستند.
هوشمندی کسب و کار یکی از رایج ترین این فناوری ها است. صاحبین کسب و کار می توانند از این فن اوری در2حوزه متفاوت و مرتبط به هم بهره مند شوند .

1- در حوزه تولید

2- در حوزه فروش
به بیان ساده هوش تجاری می‌خواهد در تصمیم‌گیریها به مدیر بنگاه کمک نماید . این امکان با جمع آوری ، تبدیل ، یکپارچه سازی ، نگهداری ، انتقال صحیح و تحلیل داده های جاری و قدیمی موجود درداخل و خارج بنگاه اتفاق می افتد .
کسب و کارهای کوچک و متوسط به علت کوچکی ذاتی خود به راحتی می توانند براساس الزامات زمانی با چابکی بالا نسبت به تغییر سیاست و عملکرد خود اقدام نمایند ولی از طرف دیگر این کوچکی منجر به آسیب پذیری زیاد این بنگاه ها در مواجهه با موانع بزرگ شده است . یکی از مهمترین این موانع کاهش قدرت بازاریابی آنها جهت تدوین برنامه تولید و فروش می باشد .
عدم اطلاع کافی از نیازهای بازار در اقصی نقاط شهر و کشور منجر به کاهش توانمندی بازاریابی این بنگاه ها شده است .

کسب وکار کوچک
عمده این موانع به علت پراکندگی داده ها و عدم تصمیم گیری به موقع در محیط رقابتی بازار است .
به همین دلیل بهره گیری از فن آوری اطلاعات منجر به بهبود عملکرد سازمان می گردد و از جمله ابزارها و روش های نوین در این زمینه هوش تجاری (BI) می باشد .
طبق تعریف هوش تجاری به توانایی یک سازمان در جمع آوری ، نگهداری و سازماندهی داده ها اطلاق می گردد .
در واقع هوش تجاری ، فرآیند تبدیل داده های خام به اطلاعات تجاری و مدیریتی است .

U5x6ButJJk

داده ها با ورود به سیستم هوش تجاری ، مورد پردازش قرار گرفته و تبدیل به دانش می شوند . سپس دانش بدست آمده مورد تحلیل قرار گرفته و از نتایج تحلیلی آن یک دید کلی نسبت به سازمان پیدا می شود و براساس آن مدیران تصمیمات لازم را جهت بهبود عملکرد سازمان خود اتخاذ می نمایند .

کسب وکار کوچک

مزایای هوش تجاری :

1- تصمیم موثر : استفاده از روش های تحلیلی قوی باعث میشود تصمیم گیرندگان به اطلاعات و دانشی قابل اعتماد و قابل اتکاء دست یابند و در نتیجه سودمندی را در برنامه های اجرایی خود لحاظ نمایند .

کسب وکار کوچک
2- تصمیمات به موقع : در رقابت بین سازمان های اقتصادی درستی و سودمندی تصمیمات مدیران شرط لازم برای موفقیت بنگاه است ولی این شرط به تنهایی کافی نیست .
تصمیم درست می بایست به سرعت در زمان مناسب اتخاذ و اجرایی شود . بنابراین توانایی عکس العمل سریع نسبت به عمل رقیبان و شرایط جدید بازار ، عامل مهمی برای موفقیت و بقاء سازمان است .
3- اجتناب از تأثیر منفی یک تصمیم به موضوعات مختلف :موفقیت یک بنگاه چیزی نیست جز برآیند نتایج تصمیمات مختلف هیات مدیره که در زمانهای مختلف برای موضوعات مختلف اتخاذ شده است .
مواقعی پیش می آید که مثلاً در سازمان با موضوع x1  مواجه می شوند و برای آن راه حل z1  اتخاذ می شود . شاید این راه حل موضوع x1  را به خوبی مدیریت و برطرف نماید . ولی امکان دارد که این تصمیم بر موضوعات x2 و x3  تأثیر منفی داشته باشد . و سازمان دربرایند نتایج دچار افت و افول شود . با بهره گیری از هوش تجاری ما از تأثیر تصمیمات خود بر موضوعات دیگر سازمان آگاه می شویم .
4- تسهیل فعالیت های تجاری : داده های زیادی در سیستم های اطلاعاتی موجود در سازمان وجود دارد . قسمتی از این داده ها از تراکنش های داخلی سازمان و قسمتی از آن منابع خارج سازمان است . به هر حال حتی اگر آن ها به روش های سیستماتیک و ساخت یافته جمع آوری و ذخیره شده باشند . نمی توان از آنها برای تصمیم گیری استفاده نمود . این داده ها می بایست توسط ابزارهای مناسب استخراج ، یکپارچه، تحلیل و پردازش شده و سپس به اطلاعات و نهایتا دانش تبدیل شوند . تا بتوان از آنها در فرایند تصمیم گیری استفاده نمود .

تأثیرات مهم بکارگیری دانش عبارتند از :

کاهش زمان فرایندهای تجاری ، قدرت در رقابت ، افزایش کیفیت کالا و خدمات ، بهبود شاخص رضایتمندی و این دانش بسادگی بوسیله کامپیوتر های معمولی رومیزی در اختیار مدیران قرار میگیرد .

کسب وکار کوچک

سطوح تأثیر گذار هوش تجاری در بنگاه های کوچک و متوسط
مفهوم هوش تجاری به چهار طریق منجر به توسعه فعالیت های اقتصادی و تجاری در بنگاههای کوچک و متوسط کمک می شود که عبارتند از:
1- سطح گزارش دهی : گزارش دهی این که چه اتفاقی افتاده است ؟
در واقع در این سطح امکاناتی جهت گزارش گیری و جستجو در منابع اطلاعاتی _ عملیاتی بنگاه فراهم می شود . یعنی توسط ابزارهای گزارش گیری و جستجو به فرایندهای « تصمیم گیریهای عملیاتی روزانه » مدیران کمک می شود . گزارشات این سطح از جنس « داده » و براساس نیاز مدیر مرتب و ارائه می شود .
2- سطح تحلیل : تحلیل این که چرا این اتفاق افتاد؟
در این سطح با ایجاد یک انبار داده و انتقال داده های مرتبط با موضوع فعالیت بنگاه اقدام به یکپارچه کردن منابع داده ای سازمان می کنند . ابتدائی ترین ابزار برای این سطح نرم افزار در صفحه گشودهms-exel  می باشد ولی بطورکاربردی تر می توان با استفاده از تکنولوژی olap  و تولید گزارشات چند بعدی و تحلیلی به ارزیابی اقدامات و اتفاقات در بنگاه پرداخته شود .
به ساختار olap  همانند یک مکعب از داده ها می توان نگریست که مدیر را قادر می سازد که آنرا در جهات مختلف بچرخاند تا بتواند سناریوهای که « قبلاً چه شده » و « الان چه می شود » را بررسی نماید . این سطح بیشتر برای مدیران حیاتی سازمان کاربرد دارد .
3- سطح مانیتورینگ : پایش اینکه چه اتفاقی در حال وقوع است ؟
همواره در مدیریت برمبنای هدف ، بر اهداف کامل اندازه گیری تاکید می شود . در این سطح اقدام به تهیه داشبوردهای مدیریتی و کارنامه عملکرد سازمان بر مبنای شاخص های کلیدی عملکرد بنگاه می نمایند . KPI  لیستی از معیارهای قابل اندازه گیری هستند که بعنوان فاکتور حیاتی در تحقق اهداف استراتژیک بنگاه محسوب می شوند . ازجمله اهداف استراتژیک هر بنگاه افزایش درآمد ، کاهش هزینه ، افزایش رضایتمندی و بهبود کیفیت می باشد . این سطح بیشتر برای مدیران عالی و مدیران حیاتی کاربرد دارد .
4- سطح پیش بینی : پیش بینی اینکه چه چیزی ممکن است اتفاق بیفتد ؟
می دانیم اساس برنامه ریزی بر اگاهی از فرصت ها و تهدیدها و چگونگی استفاده از فرصت ها و مبارزه با تهدیدات می باشد .در واقع برنامه ریزی الگویی است که سازمان را از موضع فعلی به وضع مطلوب می رساند .
در این سطح بااستفاده از انبار داده به تحلیل های پیشرفته و داده کاوی مبادرت می شود . هدف از داده کاوی یافتن بهترین الگوها است که برامده از تریلیون ها بایت داده می باشد . البته تنها بافتن الگو کافی نیست ، بلکه می بایست براساس الگوها نیز عمل و نتایج مطلوب را به ارزش تبدیل می نمایند .
مدیران عالی به منظور تعیین نحوه توسعه فعالیت های اقتصادی خود از این سطح استفاده می نمایند .
نکته مهم این است که استفاده از هوش تجاری تمام موارد فوق را بصورت یکجا برای بنگاههای کوچک و متوسط برآورده می نماید . از جمله مولفه‌های هوش تجاری وجود پایگاه داده عملیاتی DB/ انبار داده DW  /داده کاوی DM / و OLAP  در ساختار انها می باشد که بکارگیری آنها در بنگاه موجب پیشرفت اقتصادی و ممانعت از پسرفت می شود .
در پایان پیشنهاد می شود مدیران واحدهای اقتصادی به برنامه ریزی جهت استفاده مناسب و بهینه از تمام سطوح کاربردی این فن آوری روی آورند .

"وب مک، تعالی بخش برند شماست"

برچسب ها : کسب و کار
نویسنده : سعید بابایی
تاریخ : 1396/10/27
0.0
تعداد بازدید : 2412
تعداد کامنت : 0