امروزه برندسازی، ایجاد تصویری مطلوب از برند و وفادار ساختن مشتریان نسبت به برند از مهمترین هدفها و اولویتهای مدیریت در شرکتها و سازمانها میباشد. منافع قابل توجهی در ایجاد برند قدرتمند وجود دارد به طوری که شرکتها از برند به عنوان راهی برای شناسایی و متمایزسازی محصولات و خدمات خود، ایجاد تصویری مطلوب در ذهن مشتریان و وفادار ساختن آنها استفاده می کنند. وفاداری مشتریان به یک برند به عنوان عامل کلیدی در موفقیت و سودآوری برند می باشد.
علاوه بر این در فضای رقابتی هزینه جذب مشتریان جدید در عمل از هزینه حفظ مشتریان فعلی بیشتر است. بسیاری از شرکت ها برای حفظ مشتریان وفادار خود در برابر رقبا و به منظور ایجاد ارتباط بهتر با آنها و کاهش از دست دادن آنها به تقویت ارتباطات بازاریابی خود پرداخته و از تبلیغات به منزله سپر دفاعی استفاده می کنند. هنگامی که شرکت ها تبلیغات خود را افزایش می دهند تصویر مطلوب تری از برند در ذهن مشتریان شکل می گیرد که منجر به رضایت و وفاداری مشتریان می شود. با توجه به نقشی که تبلیغات در ارتقا دانش و ادراک مشتریان نسبت به برند و تقویت وفاداری برند دارند، شرکت ها و سازمان ها هرساله هزینه زیادی را صرف تبلیغات می کنند که بسیاری از این بودجه های تبلیغاتی با هدف آگاهی و اطلاع رسانی به مشتریان در مورد محصولات و خدمات جدید ارائه شده توسط شرکت می شود. نام تجاری صدها تعریف متفاوت از جانب طیف گسترده ای از کارشناسان برای تعریف برند گفته شده است. برای درک بهتر تعریف برند به مقاله «برند چیست؟» مراجعه نمایید.
انواع برند
1. برند محصول(Produst brand )
بهبود ادراک و دیدگاه نسبت به محصولات و کالاها به گونه ای که در ارتباط با ایده ها و عواطفی باشند که فراتر از ظرفیت کارکردی آنهاست. برند کالاهای مصرفی ( CPG) که از طرفی به عنوان برند های کالاهای مصرفی بی دوام هم شناخته می شوند در زمره برندهای محصولات قرار می گیرند. شاید این نوع برند معمول ترین نوع برند باشد که روی هر کالایی می بینید.
2 .برند خدمات ( Service brand )
شبیه به برند محصولات است اما ارزش ادراک شده از خدمات هم به آن اضافه می شود، از چندین لحاظ سخت تر از توسعه برند محصولات است. چرا که خود خدمات به تنهایی به اندازه محصولات ملموس نیستند.و برای خدمات حرفه ای مناسب است، این نام تجاری بازاریابان را قادر می سازد تا از رقابت بر سر مهارت جلوگیری کنند و برند خود را به صورت حسی توسعه دهند.
3 .برند شخصی( Personal brand )
به عنوان برند فردی هم شناخته می شود. برندی شخصی است که افراد برای خود می سازند تا از این طریق قادر باشند فرصت های شغلی خود را افزایش دهند، برند فردی یا برند شخصیت اغلب با توجه به آن که افراد چگونه توانایی ها و محاسن خود را به معرض نمایش می گذارند و خود را در شبکه های اجتماعی بازاریابی می کنند. در واقع هر فردی براساس رفتار، نوع پوشش، علایق، مسیر کاری و حرفه ای ارتباطات و عواملی از این دست برند شخصی خود را می سازند. مانند برند ترامپ که نماد کیفیت، لوکس و مدرن بودن و قدرت است.
4 .برند عمومی( Public brand )
به عنوان برندسازی دولتی هم شناخته می شود. برخی از کارشناسان بر این باوراند که نمی توان موجودیتی را که چیزی تحت عنوان انتخاب مشتری و مدل رقابتی وابسته به آن وجود ندارد را برند کرد. این به آن معنا نیست که شما نمی توانید از نظم و متدولوژی استراتژی برند برای آگاهی بخشیدن به سهامداران خود و کسب اعتبار نهاد های دولتی استفاده کنید. به همین دلیل گفته می شود نهاد های دولتی بیشتر از آنکه به برند احتیاج داشته باشند به توسعه نماد اطمینان بخش نیاز دارند. چرا که امروزه برندهایی در بخش خصوصی وجود دارند که همانند خدمات عمومی، تمام زندگی ما را تحت الشعاع خود قرار داده اند. مانند گوگل که شاید قادر نباشیم بدون آن یک روز خود را به شب برسانیم.
5 .برند خصوصی( Private brand)
به عنوان اتیکت یا برچسب خصوصی هم شناخته می شود. به طور سنتی، این نام های تجاری مبتنی بر ارزش هستند. پیشنهادات منابع تولیدات تجهیزات اصلی خرده فروشان که به دنبال آن هستند که برندهای نامی را به بهایی کمتر از آنچه برای آن درخواست داده می شود بفروشند. تمرکز آنها بر قیمت است. این نام های تجاری پتانسیل قابل توجهی برای ارزشمند تر شدن و ایفای نقشی برجسته تر به عنوان مزایای مقرون به صرفه در بازار دارند. برای آن که این اتفاق بیافتد برندهای خصوصی نیاز خواهند داشت تا جاذبه ها و وفاداری خود را با در نظر گیری مجموعه ای از شاخص ها منتشر کنند.
6 .برند پاک( Clean brand )
نام های تجاری غیر استاندارد. آنهایی که به سرعت تغییر می کنند، غیر قابل استدلال اند و حتی برندهای ناشناخته ای که بر تاریخچه و میراثی که بخشی از استراتژی برند است، تکیه ندارند. این نام های تجاری خواسته ها و آرزوهای مصرف کنندگان را به صورت دوره ای و به روشی جدید پاسخ می دهند. مانند
محصولات محلی که نامی ندارند اما نیاز مصرف کنندگان را پاسخ می دهند.
7 .برند شرکتی( Corporate brand )
برند شرکتی به عنوان برند سازمانی هم شناخته می شود. دیوید آکر به بهترین نحو ممکن برند شرکتی را تعریف کرده است: برند شرکتی، آرمانی را تعریف می کند که متولی پیشنهاد یا خدمتی است که مشتریان آنرا خواهند خرید و از آن استفاده خواهند کرد.اطمینانی که برای مشتریان حاصل می شود از این حقیقت ناشی می شود که برند شرکتی به صورت بالقوه دارای مالکیت، سرمایه، نیروی انسانی، ارزش ها و هنجارها، چارچوب مرجع جهانی و محلی، برنامه شهروندی، ثبت و ضبط عملکرد است.
8 .برند عوامل سازنده( Ingredient brand )
برند اجزا که به واسطه آن چیزی که با خود می آورد، به برند دیگری ارزش می بخشد. در واقع این برند مربوط به محصولاتی است که برای ساخت محصولات دیگر مورد استفاده قرار می گیرد، شاید مشتریان مستقیما آن را خریداری نکنند اما برایشان مهم است محصولاتی را خریداری کنند که با استفاده از این برندها ساخته شده باشند. مانند اینتل در لپ تاپ
9 .برند مکان( Place brand )
همچنین به عنوان برند مقصد و برند شهر هم شناخته می شود. این نام تجاری را بومیان یا شهرسازان و متولیان شهر ایجاد می کنند تا از این طریق قادر باشند محل خود را به ایده ای خاص مرتبط کنند تا اینکه از امکانات آن سخن بگویند. از این نوع برندسازی اغبل برای جذب توریست، سرمایه گذار استفاده می شود. می دانید که تمام این افراد برای محل زندگی، سفر، سرمایه گذاری و ... معیار شخصی را مد نظر دارند که کدام محل را انتخاب کنند.
10 .برند جهانی( Global brand )
نام های تجاری بزرگ دنیا. این برندها به راحتی قابل شناسایی هستند و به طور گسترده در تمام دنیا پراکنده شده اند. آنها به نام های داخلی و خانگی خود جلوه و وجهه خارجی می بخشند. این شرکت ها در هنگام ورود به کشورها و قومیت های مختلف انتظارات و سلیقه های مردم جوامع مختلف را بررسی می
کنند، و با زیرکی از این اطلاعات برای ورود به بازارهای جدید استفاده می کنند.
11 .برند جامع( Generic brand )
اگر تمایزی وجود نداشته باشد نام تجاری به برند جامع تبدیل می شود. این نوع نام تجاری به سه بخش تقسیم می شود: اولی مخصوص محصولات بهداشتی و مربوط به آن برندهایی می شود که از فاز حفاظت از پتنت خارج شده اند و حالا با رقابتی از جانب دسته ای از عوامل و عناصر مشابه مقلد که به عنوان نام های تجاری عام شناخته می شوند رو به رو شده اند. نوع دوم برند های جامع آنهایی هستند که در همه جا حضور دارند و پس از مدتی حتی وارد زبان رایج افراد جامعه می شوند مانند عبارت مای بیبی شو عوض کنم یا کلنکس لازم دارم. نوع سوم این نام های تجاری، محصولات فاقد برند ونشان هستند که توضیح کارکردی دارند ولی به هیچ عنوان ارزش برندی ندارند.
12 .برند سرمایه گذار( Investor brand )
معمولا برای برندهای سهام دار یا فعال در حوزه مرتبط به خدمات سرمایه گذاری و مالی مورد استفاده قرار می گیرد. ماهیت و موجودیت به عنوان یک نهاد سرمایه گذاری و سهام دار ممتاز موقعیت گذاری می شود. با ترکیب عوامل مالی و استراتژی با جنبه هایی مانند ارزش پیشنهادی،هدف و شهرتی که بواسطه مسئولیت اجتماعی شرکت روز به روز در حال افزایش است. یک برند سرمایه گذار قوی باید قیمت سهام خود را منعطف کرده و درک آگاهانه ای از ارزش سهام خود در میان مخاطبان ایجاد کند.
13 .برند اخلاقی( Ethical brand )
به دو روش مورد استفاده قرار می گیرد:. 1 توصیفی از آن که برند چگونه کار می کند، خصوصا تکنیک های که به کار می گیرند و تعهداتی که در حوزه هایی مانند امنیت، نیروی کار، مسئولیت اجتماعی شرکت و سودآوری دارند. به عنوان برندی اخلاقی شناخته می شوند یا خیر؟ 2 - مشخص کردن حداقل و محدوده کیفیتی که مشتریان به دنبال آن هستند تا از این طریق اطمینان حاصل کنند که برندی که انتخاب می کنند مسئولیت پذیر است. می توان با اطمینان عنوان داشت که موفق ترین برندهای اخلاقی آنهایی هستند که تجارت منصفانه ای دارند. این نوع نام تجاری عموما تحت عنوانNGO شناخته می شوند.
14 .برند سلبریتی یا اشخاص مشهور( Celebrity brand )
نحوه ای که اشخاص مشهور از ترکیبی از محتوا ارسالی در شبکه های اجتماعی، ظاهر، محصولات و حواشی جهت حفظ موقعیت و هیجان بخشیدن به دنبال کنندگان برای برجسته و بلد کردن ویژگی های خودبه کار می برند. این افراد با ظهور در تبلیغات و اکنون موارد دیگری از جمله جوایز و گواهی نامه ها، تاییدیه ها، نقش سفیر یک برند بودن را شامل می شوند.
15 .برند ملی( Nation brand )
از آنجایی که برند مکان مربوط به نواحی خاص مانند شهر یا روستا و ... می شود، برند ملی و قومی هم همانطور که از نامش پیداست برای معرفی و ایجاد دیدگاه و شهرت در زمینه ای خاص برای کشورها می باشد. مثلا همه ما کشور ژاپن را به سخت کوشی و آلمان را به نظم می شناسیم.
16 .برند لوکس( Luxury brand )
به نام های تجاری با پرستیژ که وضعیت اجتماعی و تاییدیه ای را به مصرف کنندگان می رساند. برندهای لوکس باید مرزی را بین واقعیت و ویژگی های انحصاری تعریف کنند. آنها این کار را با استفاده از کیفیت، ارتباطات و داستان سرایی انجام می دهند. این برندها انتقال تصویر و شور و شوق به بازار خود را تکمیل کرده اند. اما همچنان در مقابل انتظارات واطمینان مصرف کنندگان آسیب پذیر هستند و به خاطر برندهای لوکس مقرون به صرفه تحت فشار هستند. هر کسب و کاری به دنبال این است که بتواند به رضایت مشتریان از محصول یا خدمت دست پیدا کنند اما تنها رضایت از کیفیت محصول به تنهایی نمی تواند مشتری را راضی کند، عامل دیگری که برای مشتریان اهمیت دارد نحوه برخورد با آنها می باشد چرا که در اولین تجربه خرید بسیار مهم است که چه مقدار به مشتریان اهمیت داده شود، این اهمیت و توجه به مشتری سبب خرید مجدد مشتری می شود. وجود مشتریان هوا خواه برای هر برندی ضروری است.
"وب مک، تعالی بخش برند شماست"